عبدالقدیر خان Dr Abdul Qadeer khan
طنین امنیت
امنیت و سلامت دو نعمتی هستند که لحظات نبودشان قدر لحظات وجودشان را یادآوری میکنند ، بی تردید ذات حق تعالی دفاع را به هر موجودی هدیه داده تا از جان خویش محافظت نماید و دشمن را از خود دور کند پاکستان نیز از این قاعده مستثنی نبود کشوری که پیش از یافتن دوستی هم پیمان و حتی پیش از ولادتش دشمنی داشت که در انتظار نابودی آن بود. کتاب حکایت ملک خداداد راجع به «دکتر عبدالقدیر خان» دانشمند بزرگ هسته ای پاکستان می نویسد: جنگهای شکل گرفته بین هند و پاکستان گواه بر این ادعاست که اگر کشور مسلمان پاکستان لحظهای غفلت میکرد، پاسخ آن را با جدا شدن بخشی از وجودش دریافت میکرد، جدایی بنگلادش نیز نیز نتیجه غفلتی این چنینی است.
از این بُعد اگر بر مسئله تاملی داشته باشیم دکتر عبدالقدیر خان را فرشته نجاتی مییابیم که امنیت را در سایه قدرت دفاعی به ملک خداداد هدیه کرد.نابغه پاکستانی در سال 1936 در بهوپال چشم به جهان گشود و در دامان خانوادهای که به پشتو و اردو سخن میگفتند پرورش یافت،دست تقدیر عبدالقدیر را به اروپا کشاند تا در رشته مهندسی متالوژی از دانشگاههای آلمان، هلند وبلژیک فارغ التحصیل شود، هوش سرشارش باعث شد تا به دانشمندی فرهیخته مبدل شود که هر کشوری آرزوی داشتن او را در سر میپروراند ولی عبدالقدیر خان هدیهای بود برای پاکستان.
او به این می اندیشید که چگونه از قدرت علم برای افزایش توان دفاعی کشورش بهره ببرد تا اینکه روزی ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر وقت پاکستان او را دعوت کرد تا به اندیشههایش جامه اجرا بپوشاند.عبدالقدیر بلافاصله مدیریت پروژه اتمی پاکستان را به دست گرفت و در آزمایشگاهی که در دوران ضیاءالحق به اسم آزمایشگاه مهندسی عبدالقدیر نامگذاری شد رسما کار خود را آغاز کرد.تلاش شبانه روزی او در کنار همکاری جمعی دلسوز باعث شد تا در کمتر از هشت سال به چنان موفقیتی دست یابد که به تعبیر خودش دانشمندانی که جایز نوبل را دریافت کرده بودند متعجب و حیران شدند.عبدالقدیر که از تلاشهای هند برای دستیابی به سلاح هستهای آگاه بود، در یک گفتگوی خصوصی به «نواز رضا» خبرنگار نوای وقت گفت: ترس من این است که اسرائیل با توجه به روابط نزدیکی که با هند دارد، دهلینو را به حمله تشویق کند و آنها به پشتوانه سلاح هستهای کشورما را نابود کنند. ما برای دفاع از خود به سلاح هسته ای نیاز مبرم داریم.
دانشمند برجسته پاکستانی که بالاترین نشان افتخار کشور با نام «نشان امتیاز» را نیز دریافت کرده است کوشید و سرانجام به منزل مقصود رسید، پاکستان مدتها مترصد فرصتی بود تا به صورت رسمی بمب هستهای خود را آزمایش کرده و اولین کشور اسلامیشود که به قدرت هستهای مجهز میشود. آزمایش 5 بمب هسته ای توسط هند در ابتدای ماه می سال 1998 بهانه لازم را به پاکستان و عبدالقدیر خان داد تا اثبات کند که چه استعدادهای بینظیری دارد.
آمریکا و دیگر کشورهای غربی تمام تلاش خود را به کار بستند تا پاکستان دست از آزمایش هستهای خود بردارد، بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا شخصا 5 بار به نواز شریف نخست وزیر وقت پاکستان زنگ زد ، او را تطمیع کرد و وعده 5میلیارد دلار کمک بلاعوض داد، تهدید کرد واز جنگ و تحریمهای سخت او را ترساند ولی پاسخ پاکستان یک چیز بود: قدرت هستهای برای دفاع.
صدای 6 انفجار عظیم که از کوههای چاغی ایالت بلوچستان بلند شد و بمبهای اتمی پاکستان با موفقیت آزمایش شدند همه کشور تمام قد به احترام فرزند نابغه خود عبدالقدیر خان ایستادندولی افسوس که این دانشمند برجسته در سال هایی از عمرش گرفتار قهر حکامی شد که حلقه به گوش آمریکا شدند و به اتهام های گوناگون ممنوع الملاقات و خانه نشین شد، سالهای سختی که مونس عبدالقدیر تعدادی حیوان خانگی شدند!!! این سالهای سخت تقریبا تا پایان زندگی او ادامه پیدا کردند.
هلند او را به دزدیدن اطلاعات سری و سوءاستفاده از آنها متهم کرد و رسانه های غربی عبدالقادیر را عامل فروش اطلاعات هستهای به کشورهای مختلف معرفی کردند تا او را منفور کنند ولی حقیقت پشت پرده نماند و مدتی بعد دادگاه عالی هلند او را به صورت کامل تبرئه کرد.دادگاه پاکستان نیز او را بی گناه دانسته و زندگی عادی دانشمندی که 80 سال برای کشورش تلاش کرده بود بازگشت.
با مطالعه کتاب حکایت ملک خداداد می تواند اطلاعات بیشتری به دست آورید.